رمضانیّات: قـناعـت
لا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنینَ/ س.حجر آ.۸۸
صوفیان بصره گرد هم آمده از برکات درویشی میگفتند و نعمت قناعت. یکی قرص نان و یکی کاسه دوغ و دیگری چارق پاره و چارمین جامه وصله و ... جهان کوچک ایشان آکنده بود از صفای استغنا و جبروت قناعت.
فیض مشرقی که از زیارت تربت حسن بصری قدس الله روحه بازمیگشت بدیشان رسید، نجوایشان شنید و گفت: ایمانیان جملگی مامور به قناعت ند تا از رذیلت حرص به فضیلت کفاف کوچ کنند اما میان شما و عموم مومنان اختلاف و نشانهای است. آنچه عموم مومنان را باید، تحصیل مال و رسیدن بکفاف، عزت رفتار و مصرف هشیار، عادت بر اندک و پرهیز از قیدوبندک است. صوفی اما بر مرتبه کفایت نفس است و تا اندرون خالی نکند به نعمت قناعت نرسد. پیر صوفیان گفت: نکتهای ماند ؟ فیض گفت: آری، اگر دور جهان را انصاف بود، احدی را ابتلای قناعت نبود !
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.